راهنمای جامع مچگیری در بازار پوشاک ایرانی
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۵۷۱۱۶
فرارو- صنعت تولید پوشاک کشور شاهد فعالیت بیش از پنج هزار بنگاه، کارگاه و واحد صنفی است که از میان آنها تنها بعضیهایشان به دلایلی مثل سلیقه مشتری و دورنمای صادرات اسامی غیرایرانی برای خود انتخاب میکنند. اگرچه خیلی از همین تولیدکنندگان با افتخار رگ و ریشه ایرانی خود را فریاد میزنند، اما من و شما بهعنوان مشتری ممکن است در بازار کمی گیج شویم و متوجه نباشیم با چی و کی طرف هستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو، برند آلبرتینی اسمی کاملا خارجی دارد که احتمالا بعضیها را گمراه کند، اما در حقیقت آلبرتینی یکی از زیرمجموعههای شرکت قدیمی نهرین است. خودشان این موضوع را مخفی نمیکنند، اما ادعا دارند با تغییر روش سنتی تولید کفش در کشور، از فناوری نوین استفاده کند. محصولات برند آلبرتینی شامل کفشهای طبی و ورزشی هستند. ارزانترین کفش های آلبرتینی مخصوص بچهها تولید میشود و حدود ۱۰۰ هزار تومان قیمت دارد. آلبرتیتی در سبد محصولات خود کفشهای ۲۰۰ هزار تومانی مخصوص پیادهروی برای خانمها و آقایان دارد و قیمت نمونههای گرانقیمتش ممکن است تا ۷۰۰ هزار تومان برسد.
بادی اسپینر؛ تولیدکننده کفش و لباسبرند ایرانی بادی اسپینر Bodyspinner تا همین چند سال پیش با نام تنریس شناخته میشد. لوگو این برند بز ایلامی است. بادی اسپینر در سال ۱۳۸۶ آغاز به کار کرد. قدیمیترین کارخانه این مجموعه در شهر قدس نزدیک تهران تاسیس شده است. بادی اسپینر انواع لباس مردانه و زنانه، کفش و اکسسوری تولید میکند. ارزانترین محصولات تولید شده توسط بادی اسپینر تیشرتهای ساده نخی هستند که حداقل ۱۷۰ هزار تومان فروخته میشوند و امکان دارد تا ۳۰۰، ۴۰۰ هزار تومان بالا بروند. بادی اسپینر در فروشگاههای خود کاپشن و پالتو دو میلیونی هم عرضه میکند. یک کت تک ساده مردانه در بادی اسپینر حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان قیمت خورده، اما در زمان تخفیف میتوان همان را حدود ۷۰۰ هزار تومان خریداری کرد.
برتونیکس؛ تولیدکننده کفشبرتونیکس با نام تجاری Berttonix در حقیقت یک برند ایرانی است که از سالها قبل در بازار ایران حضور دارد، اما بعضی وقتها بعضی فروشندهها با شیطنت آن را به اسم برندی آلمانی معرفی میکنند. کفش مردانه، کفش زنانه و کیف مهمترین محصولات برتونیکس هستند که در بازار با آنها برخورد میکنید. برتونیکس کیفهای خود را حدود ۵۰۰ هزار تومان میفروشد، اما درفصل تخفیف میتوان آنها را با نصف قیمت خرید. از این طرف هم بوت و نیمبوت با قیمت یک میلیون و ۸۵۰ هزار تومان تولید میکند.
بل فی؛ تولیدکننده پوشاک زنانهاسم برند آدم را یاد کارتون بل فی و لی لی بیت میاندازد، اما از یک طرف آنجا واقعا دارند لباس زنانه تولید میکنند که گاهی قیمتشان به یک میلیون تومان هم میرسد (مثل پالتو) و از طرف دیگر خودشان میگیوند بل فی یعنی دختر زیبا! ارزانترین محصولات این برند تاپها و تیشرتهای ساده با قیمت ۱۷۰، ۱۸۰ هزار تومان است. برند بل فی، یک برند زیرمجموعه با نام زرکسیز هم دارد.
پرفکت استپس؛ تولیدکننده کفش طبیبعضی وقتها پرفکت استپس را بهعنوان برندی ایتالیایی معرفی میکنند که محصولاتش را از سال ۲۰۰۸ یا ۲۰۱۰ عرضه کرده است یا مثلا آنها را پس از طی کردن مراحل آزمایشگاهی و ارزیابیهای داوطلبانه انسانی و نظرسنجیهای اصلاحی روانه بازار میکند. پرفکت اسنپس هم از خودمان است.
آلبرتینی یکی از زیرمجموعههای شرکت قدیمی نهرین است. خودشان این موضوع را مخفی نمیکنند
پاما؛ تولیدکننده انواع کفشخودشان ادعا میکنند از سال ۱۳۵۳ کارشان را آغاز کردهاند و از سال ۱۳۷۲ محصولاتشان را صادر میکنند. مهمتر از بررسی صحت این ادعا مسئله شباهت کفشهای مخصوص کوهنوردی پاما به تولیدات برندهای سالمون یا کلمبیا است. در کفشهای مخصوص پیادهروی هم میتوان رد و نشان واضحی از برند اسکچرز پیدا کرد. اگر از این مسئله هم بگذریم، با قیمت نسبتا بالای محصولات پاما چکار کنیم؟ پاما کفش کوهنوری کپی شده از روی طراحی سالمون را یک میلیون و ۳۷۰ هزار تومان میفروشد و قیمت کفش پیادهروی مدل TT-Walker را یک میلیون و ۱۵۰ هزار تومان تعیین کرده است (کاش لااقل روی آنها عدد ۲۰۲۰ را با فونت دو رنگ بزرگ درج نمیکرد). ایراد دیگری که میتوان از پاما گرفت، به دستهبندی کفشهایش مربوط میشود؛ مثلا کفش مدل داروین کد G۱۳۲۵ در دسته کفشهای پیادهروی قرار گرفته، اما کفش داروین کد G۱۰۲۸ را در دسته کفشهای مخصوص کوهنوردی گذاشتهاند. هر دو تا کفش یکی هستند، با یک قیمت فروخته میشوند و تنها رنگشان با هم تفاوت دارد. برای اینکه حساب کار دستتان بیاید باید بگوییم پاما دمپاییهای پلاستیکی را ۱۰۰ هزار تومان میفروشد و برای یک صندل ساده زنانه یا مردانه باید حدود بیش از ۲۰۰ هزار تومان خرج کنید. پاما ارزانترین کفشهای بچگانهاش را بدون تخفیف ۲۶۰ هزار تومان و ارزانترین کفش بزرگسالش را بدون تخفیف ۵۴۰ هزار تومان میفروشد. روی بعضی از این کفشها حرف P انگلیسی به چشم میخورد، روی بعضیها حرف M و روی بعضیهای دیگر حرف W!
جاستیفای؛ تولیدکننده پوشاک زنانه و مردانهJustify خودش را خیلی ساده و سرراست معرفی کرده است؛ با استفاده از دو «رویکرد تولید ملی» و «کالای با کیفیت ایرانی» سعی داریم دنیای فشن را با سلیقه نو و روحیه جوانی درهم بیامیزیم. شما حواستان باشد با این همه تاکید روی تولید ملی و کالای ایرانی اسم برندتان را انگلیسی (جاستیفای احتمالا به معنای وجاهت و پسندیدگی) انتخاب نکنید. گرانترین محصول این برند، پالتو زنانه با قیمت یک میلیون و ۶۰۰، ۷۰۰ هزار تومان است. بارانیهای بلند زنانه با قیمت یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هم تولید میکند. کیف دوشی، کیف دستی زنانه، مانتو کتی و رویههای بافت را هم با قیمت ۷۰۰، ۸۰۰ هزار تومان قیمتگذاری کرده است. در بخش لباسهای مردانه هم مثلا با سوئیشرتهای ۵۸۰ هزار تومانی، شلوار جین ۴۵۰ هزار تومانی است. ارزانترین چیزی که در جاستیفای پیدا میکنید شال گردن بافتنی با قیمت ۱۵۰ هزار تومان خواهد بود.
جی تی هوگرو؛ پوشاک مردانهصاحبان جی تی هوگرو برند ادعا میکنند با هدف ترویج و توسعه برند ایرانی، تولید محصولات با کیفیت و کسب استانداردهای لازم جهت صادرات محصولاتشان این برند را تاسیس کردهاند، اما در حقیقت هوگرو برگرفته از نام کوه سبلان در کتاب اوستای زرتشت و سایر کتب به زبان پهلوی ایرانی باستان است پس حواستان باشد اگر جایی، کسی، خلاف این موضوع حرف زد، درستش را به او یادآوری کنید. جی تی هوگرو برای آقایان ۱۸ تا ۴۵ سال لباس تولید میکند و گرانترین محصولاتش کاپشن یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومانی، شلوار ۸۰۰ هزار تومانی و سوییشرت ۷۰۰ هزار تومانی است. ارزانترین چیزی که میتوانید از جی تی هوگرو بخرید، تیشرت ساده نخی رنگی رنگی با قیمت ۱۱۰ هزار تومان خواهد بود.
دِرِس ایگو؛ لباس زنانهدِرِس ایگو با لوگوی DE تولیدکننده پالتو، مانتو، شلوار، دامن، شومیز و بلوز زنانه است. قیمت پالتوهای زنانه آنها به یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میرسد و پیراهن و پالتوی یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومانی هم میفروشند. تاپ زنانه ۲۰۰ هزار تومانی و شال زنانه ۳۰۰ هزار تومانی ارزانترین چیزهایی هستند که میشود بین محصولات برند دِرِس ایگو پیدا کرد. با وجود اسم کمی غلط انداز حواستان باشد دِرِس ایگو ایرانی است و فعالیت خود را از ۱۳۹۶ آغاز کرده.
زیبو؛ تولیدکننده پوشاک زنانهزیبو برند مشهوری است و احتمالا اسم آن زیاد به گوشتان خورده است. آنها حتی در فضای فروش اینترنتی هم حضور پررنگی دارند، اما اسمشان را سادهتر از چیزی که فکر کنید انتخاب کردهاند. زیبو در گویش بوشهری یعنی «زیبا»! خودشان قصه خلق این برند را به سال ۱۳۶۷ هم میبرند و حالا کارشان به جایی رسیده که در اندرزگو، باملند و اپال پالتوهای زنانه با قیمت دو میلیون و ۹۰۰ هزار تومان میفروشند. همچنین قیمت مانتو کتی برند زیبو به دو میلیون تومان میرسد. رویه زنانه با قیمت یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان و بارانی با قیمت یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان از دیگر محصولات نسبتا گرانقیمت برند زیبو به حساب میآید. با این حال در فروشگاههای این برند میتوان تاپ نخی ۳۳ هزار تومانی هم پیدا کرد. هرچند برای شال برند زیبو احتمالا مجبور باشید بدون تخفیف ۲۲۰ هزار تومان و در زمانهای تخفیف تا حدود ۱۲۰ تومان هزینه کنید.
روی بعضی کفشهای پاما حرف P انگلیسی به چشم میخورد، روی بعضیها حرف M و روی بعضیهای دیگر حرف W
رونی؛ تولیدکننده پوشاک مردانهرونی هم فامیلی مهاجم سابق تیمهای اورتون، منچستر و تیمملی انگلیس است، هم اسم برندی ایرانی که در سال ۱۳۸۹ فعالیت خود را آغاز کرده و چهار سال بعد از یک کارگاه کوچک به واحد صنعتی بزرگی تبدیل شد. آنها الان هودی و سوییشرت مردانه و زنانه میفروشند با قیمت ۶۰۰ هزار تومان. پیراهنهای مردانه رونی ۵۰۰ هزار تومان قیمت دارد و اگر تیشرتهای مردانهشان چشمتان را بگیرد، شاید مجبور شوید ۴۰۰ هزار تومان پول خرج کنید. با این حال در فصل حراج میتوان پیراهن مردانه ۵۰۰ هزار تومانی را از رونی ۲۶۰ هزار تومان بخرید یا برای هودیهای مردانه عوض ۶۰۰ هزار تومان، ۳۰۰ هزار تومان پرداخت کنید. رونی پولوشرتهای کلاسیک خود را با قیمت ۲۵۰ هزار تومان عرضه میکند و یک تیشرت ساده نخی رنگی رنگی را ۲۲۰ هزار تومان میفروشد.
سون پون؛ تولیدکننده پوشاک مردانه و بچگانهصاحبان برند ۳۵ ساله پونه، بعد از اینکه تصمیم گرفتند کسبوکارشان را گسترش دهند و تولیدات جدیدشان را در قالب لباسهای پسرانه، دخترانه، نوزادی و پوشاک زنانه و مردانه به بازار عرضه کنند، نام سون پون را روی آنها گذاشتند. این برند ست هودی و شلوار پسرانه را ۵۵۰ هزار تومان و ست تیشرت و شلوار دخترانه را حدود ۴۰۰ هزار تومان میفروشد. حداکثر قیمت شلوار تک، بادی نوزادی و سرهمی نوزاد هم در فروشگاههای سون پون به ترتیب ۱۳۰، ۱۹۵ هزار تومان، ۱۱۲ هزار تومان و ۱۳۰ هزار است. اگر پلیورهای مردانهشان چشمتان را بگیرند باید ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان پرداخت کنید و قیمت تیشرتهای ساده نخی مردانهشان تا ۲۰۰ هزار تومان میرسد. یک تاپ ساده مردانه سون پون ۱۷۵ هزار تومان فروخته میشود. بین محصولات زنانه هم با قیمت ۹۱ هزار تومانی تاپ زنانه روبرو میشویم که در زمان تخفیف تا ۶۵ هزار تومان پایین میآید، اما قیمت ست تاپ و شلوار زنانه سون پون ممکن است به ۲۸۰ هزار تومان برسد.
سیاوود؛ تولیدکننده پوشاک زنانه و مردانهبرند سیاوود میگوید در سال ۱۳۹۲ تاسیس شده و ظرف همین هشت سال توانسته پیراهن سوییشرت ۶۵۰ هزار تومانی مردانه و پیراهن ۵۴۰ هزار تومانی تولید کند. قیمت یک پیراهن ساده نخی این برند ۵۴۰ هزار تومان است. در رگال لباسهای زنانه هم با مانتو ۵۲۰ هزار تومانی و سوییشرت ۵۰۰ هزار تومانی برخورد میکنیم. برای خرید شلوارهای مردانه هم باید حدود ۵۰۰ هزار تومان پرداخت کنید. ارزانترین تولیدات سیاوود تاپ زنانه ۹۰ هزار تومانی هستند.
شیفر؛ تولیدکننده کفش و لباسشیفرد با برند shifer در حقیقت یک تولیدکننده ایرانی است که خودش میگوید اصالت آلمانی دارد. محصولات آنها بیشتر از جنس چرم ساخته میشوند و یک کفش روزمره مردانه را حدود دو میلیون تومان میفروشند. در فصل تخفیف میتوانید برای یک بوت چرم مردانه عوض یک میلیون و ۸۵۰ هزار تومان، یک میلیون و ۴۸۰ هزار تومان پول پرداخت کنید، اما ارزانترین کفشهای کلاسیک روزمرهشان حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان قیمت دارند. شیفر یک کفش پیادهروی پارچهای را در تابستان ۱۴۰۰ با قیمت ۶۵۰ هزار تومان عرضه میکرد، اما الان در حراج همان کفشها را میتوان ۴۳۰ هزار تومان خریداری کرد. بین مدلهای زنانه هم با بوتهای یک میلیون و ۸۷۰ هزار تومانی روبرو میشویم و برای کفش روزمره زنانه در حال حاضر باید یک میلیون و ۳۵۰ هزار تومان هزینه کنیم. خرید همین کفشها در فصل حراج با قیمت ۹۷۰ هزار تومان میسر خواهد بود. بین محصولات برند شیفر یک کت چرمی مردانه با قیمت پنج میلیون و ۱۶۵ هزار تومان جلب توجه میکند در حالی که اگر تخفیف خورده باشد، قیمتش تا چهار میلیون تومان پایین میآید.
فوروارد؛ تولیدکننده ساک و چمدان، کیف و کولهفوروارد برندی ایرانی با نام خارجی است که به واسطه حضور پررنگ در فروش ویژه دیجیکالا توانسته اسم و رسمی برای خود دستوپا کند. آنها کولهپشتی مخصوص کوهنوردی را ۹۸۹ هزار تومان میفروشند و قیمت ساک لوازم کودک و نوزاد با برند فوروارد به ۹۵۰ هزار تومان میرسد. گرانترین کولهپشتی فوروارد در حال حاضر ۸۶۰ هزار تومان فروخته میشود و برای کولهپشتی سفری باید ۶۴۰ هزار تومان پول بدهید. قیمت کیسهخواب فوروارد حدود یک میلیون و ۱۲۰ هزار تومان است که در زمان تخفیف به ۵۳۰ هزار تومان میرسد. فوروارد قیمت کیف لوازم شخصی خود را ۳۰۰ هزار تومان تعیین کرده، اما معمولا در فروش ویژه دیجی کالا آنها را با تخفیفی قابلتوجهی حتی تا ۱۳۰ هزار تومان عرضه میکند. بالاخره این هم یک روش جلب توجه مشتری است.
کیکی رایکی؛ تولیدکننده لباس مردانه، زنانه و بچگانهکیکی رایکی احتمالا در ابتدا برند السی وایکیکی را در ذهن یادآوری میکند. قیمت یک کاپشن مردانه کیکی رایکی در حال حاضر هفت میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است. بعد از گرانترین محصول این برند، چشممان به پالتو زنانه پنج میلیون و ۳۶۰ هزار تومانی و جلیقه (طرح) پوست چهار میلیون و ۹۰۰ هزار تومانی و پالتوهای چهار میلیون و ۷۰۰ هزار تومانی روشن میشود. این برند همچنین کلی کاپشن مردانه با قیمت چهار میلیون و ۵۰۰ هزار تومان دارد، اما در فصل حراج ممکن است تخفیف ۷۰ درصدی هم داشته باشد.
فوروارد به واسطه حضور پررنگ در حراجی روزانه دیجیکالا توانسته اسم و رسمی برای خود دستوپا کند
گارودی؛ تولیدکننده پوشاک مردانه و زنانهبرند گارودی Garoudi از جمله اسمهایی است که میتواند در بازار شما را دچار اشتباه کند، اما این یکی هم خودی محسوب میشود. با این حال برای شلوار زنانه گارودی در حال حاضر باید حدود ۴۷۰ هزار تومان هزینه کنید و قیمت تیشرت کلاهدار زنانه گارودی ۳۸۸ هزار تومان است. اگر از گارودی یک ست تاپ و شلوارک خانگی بخرید باید ۳۴۰ هزار تومان خرج کنید. تاپ و تیشرتهای ساده، ارزانترین محصولات این برند هستند و حدود ۱۰۰ هزار تومان قیمت دارند.
مل اند موژ؛ تولیدکننده انواع کفش و لباسمل اند موژ با اسمی عجیب و قصهای غریب میگوید فعالیت خود را از سال ۱۳۸۶ آغاز کرده است و حالا بعد ۱۴ سال کفش مردانه ۹۴۰ هزار تومانی تولید میکند. هرچند در فصل حراج میتوان آنها را با حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد تخفیف خریداری کرد. گرانترین کفش زنانه مل اند موژ در حال حاضر ۹۸۰ هزار تومان و ارزانترین آنها با اعمال تخفیف ۴۰ درصدی ۴۲۲ هزار تومان است. مل اند موپ کاپشن ورزشی یک میلیونی هم تولید میکند و در فصل تخفیف آنها را ۶۳۰ هزار تومان میفروشد. قیمت هودی مردانه و شلوار ورزشی مردانه مل اند موژ بدون تخفیف ۶۰۰ و ۵۸۷ هزار تومان است و ارزانترین تولیدات مل اند موژ جوراب ۷۷ هزار تومانی هستند. همچنین برای خرید یک شلوارک ساده و تاپ نیمتنه ورزشی زنانه باید به ترتیب ۲۶۳ هزار تومان و ۱۷۷ هزار تومان پول بدهید.
لی کوپر؛ کفش مردانه و اکسسوریبرند لی کوپر با نشان LEE COOPER یکی دیگر از اسامی است که امکان دارد در بازار شما را سردرگم کند، اما ایرانی است و خودش هم این موضوع را صادقانه، واضح و علنی اعتراف میکند. از تولیدات لی کوپر میتوان به ساعت مچی مردانه با قیمتی بین یک میلیون و ۷۶۰ هزار تومان تا سه میلیون و ۳۴۲ هزار تومان اشاره کرد. ساعت زنانه لی کوپر بدون تخفیف حداقل یک میلیون و ۱۴۰ هزار تومان قیمت دارد، اما میتوانید محصولی مثل مدل LC۰۶۴۸۲.۱۳۰ پیدا کرد که دو میلیون و ۴۸۰ هزار تومان فروخته میشود.
لُرد؛ تولیدکننده انواع کفشلُرد انگلیسی نیست و برندی ایرانی به حساب میآید. آنها به تولید انواع کفش زنانه و مردانه شامل بوت، نیمبوت، کالج، روزمره و رسمی سرگرم هستند و قیمت محصولاتشان معمولا بالای یک میلیون تومان است. حتی در فصل حراج ۱۰ درصدی باید برای یک کفش زنانه لرد یک میلیون و ۳۵ هزار تومان پول بدهید و اگر چشمتان محصولی مثل بوت چرمی مردانه را بگیرد احتمال دارد برای خودتان یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان خرج بتراشید.
لتون؛ تولیدکننده کفش زنانه و لباس بچگانهلتون روی سایت دیجی استایل و در بخش معرفی خود ادعا کرده حدود ۴۵ سال در کشور ترکیه به طراحی و تولید کفش مشغول بوده و الان ۵۵۰ کارمند دارد. همچنین از عبارت «ارایه کالاهای ارزان» اشاره کردهاند، اما بین محصولاتشان میتوان کفش راحتی زنانه با قیمت یک میلیون و ۶۸۰ هزار تومان پیدا کرد یا کفش فوتبال پسرانه لتون را باید یک میلیون و ۱۶۰ هزار تومان خرید. میان تولیدات لتون یک کفش فوتبال زنانه با قیمت یک میلیون و ۳۵۰ هزار تومان وجود دارد که هیچ کدام آنها شامل صفت «ارزان» نمیشوند.
لاماسو شِدو؛ تولیدکنده پوشاک مردانهبرندی ترسناک؛ نه تنها بهخاطر اسمش بلکه، چون قادر است کت تک مردانه با قیمت دو میلیون و ۳۰۰، ۴۰۰ هزار تومان تولید کند. کت تک ارزانتر هم دارند با قیمت یک میلیون و ۷۶۸ هزار تومان. لاماسو شِدو شلوار جین مردانه را ۷۸۸ هزار تومان میفروشد و بین محصولاتش میتوان پیراهن آستین بلند مردانه ساده و چهارخانه ۴۸۸ هزار تومانی پیدا کنید. پیراهنهای آستین کوتاه این برند ۴۰ هزار تومان ارزانتر هستند و پولوشرتهایشان را ۴۲۸ هزار تومان میفروشند. قیمت یک تیشرت ساده نخی رنگی ساده توسط لاماسو شِدو ۲۸۸ هزار تومان تعیین شده است.
ناوالِس نام منطقهای دراسپانیا نیست و ربطی به دریا یا نیروی دریایی ندارد؛ این برند و محصولاتش را در تبریز طراحی و تولید میکند
ناوالِس؛ تولیدکننده لباس بزرگسال و بچگانهبا شنیدن نام ناوالِس ممکن است فکر کنید نام منطقهای در اسپانیا است یا اگر زبان اسپانیایی بلد باشید شاید فکر کنید این اسم ربطی به دریا یا نیروی دریایی دارد، اما این برند ۱۰۰درصد ایرانی است و محصولاتش را در شهر تبریز طراحی و تولید میکند. گرانترین محصول ناوالِس در حال حاضر رویه زنانه با قیمت ۸۰۰ هزار تومان است. آنها همچنین کت زنانه و مانتو با قیمت ۷۷۰ هزار تومان و ۷۵۰ هزار تومان تولید میکنند و یک هودی زنانه رنگی را ۶۳۰ هزار تومان میفروشند. آقایان میتوانند از ناوالِس پیراهن آستین بلند چهارخانه با قیمت ۵۶۰ هزار تومان خریداری کنند. قیمت مانتوهای زنانه سوییشرتهای زنانه ناوالس حدود ۵۰۰ هزار تومان و ست بلوز و شلوارک زنانه ناوالس ۳۶۰ هزار تومان است. ارزانترین محصولات ناوالس زیرپوش رکابی مردانه و جوراب زنانه با قیمت حدود ۴۰ تا ۴۷ هزار تومان هستند. بین محصولات بچگانه تاپ ۱۰۰ هزار تومانی و تیشرت ۱۳۵ هزار تومانی ارزانترینها به حساب میآیند، اما امکان دارد به تیشرت ۱۸۰ هزار تومانی و پیراهن ۲۲۵ هزار تومانی هم بربخورید.
هالیدی؛ تولیدکننده پوشاک مردانه و زنانهبرند هالیدی با نشان holiday و به معنی تعطیلات، اسمی خارجی است، اما بعید بهنظر میرسد پس از ۲۶ سال حضور در بازار کسی هنوز درباره رگ و ریشه ایرانی آن شک و تردید به دل راه دهد. هالیدی انواع لباسهای زنانه و مردانه را به همراه کیف و کفش تولید میکند که بیشترشان ظاهر اسپورت و ورزشی دارند. قیمت کفشهای هالیدی حدود ۳۵۰ هزار تومان است که آنها را در فصل حراج میتوان نزدیک ۵۰ هزار تومان ارزانتر خرید. بین مانتوهای زنانهشان میتوان از ۷۳۰ هزار تومان دست به انتخاب زد تا محصولاتی که پس از اعمال تخفیف حدود ۴۰۰ هزار تومان فروخته میشوند. هالیدی در فصل حراج شالهای زنانه ۱۷۸ هزار تومانی خود را با قیمت ۱۵۱ هزار تومان عرضه میکند. میان لباسهای مردانه هم فعلا ژیله اسپورت یک میلیونی گرانترین محصول هالیدی است و بعد از آن میتوان به هودی ۷۵۰ هزار تومانی، پلیور مردانه ۷۰۰ هزار تومانی و شلوار راحتی ۵۷۰ هزار تومانی اشاره کرد.
یونی پرو؛ تولیدکننده انواع کفش و لباسیونی پرو برند دیگری است که ایرانی به حساب میآید، اما اسمی خارجی برای خود در نظر گرفته است. گرانترین محصولات این برند هودی ورزشی مردانه با قیمت ۴۸۵ هزار تومان است که در فصل تخفیف میتوان آن را با قیمت ۲۶۰ هزار تومان خریداری کرد. یونی پرو پولوشرتهای مردانه خود را بدون تخفیف ۳۴۰ هزار تومان و با تخفیف ۲۲۰ هزار تومان میفروشد و قیمت شلوارهای مردانه خود را پس از تخفیف حدود ۵۰ درصدی از ۳۸۰ هزار تومان تا ۱۸۰ هزار تومان پایین میآورد. شلوار و لگ ورزشی زنانه یونی پرو را هم باید بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان خریداری کرد. همین مقدار پول برای خرید کفش ورزشی یونی پرو مورد نیاز است. ارزانترین محصولات تولید شده توسط یونی پرو در فصل پربرکت تخفیف جوراب زنانه ۳۰ هزار تومانی و تیشرت مردانه ۸۰ هزار تومانی هستند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: راهنمای بازار پوشاک برند ایرانی هزار تومان خریداری هزار تومان می فروشد هزار تومان فروخته هزار تومان می فروشند ارزان ترین محصولات هزار تومان عرضه هزار تومان می رسد گران ترین محصول هزار تومان قیمت هزار تومان خرید تولیدکننده کفش زنانه و مردانه ۳۰۰ هزار تومان مردانه و زنانه ۸۰۰ هزار تومان ۵۰۰ هزار تومان ۴۰۰ هزار تومان مردانه با قیمت ۷۰۰ هزار تومان هزار تومان ۲۰۰ هزار تومان هزار تومان پول ۱۰۰ هزار تومان هزار تومانی تخفیف می توان میلیون تومان هزار تومان بادی اسپینر پرداخت کنید چهار میلیون بین محصولات روی بعضی ها فصل حراج حال حاضر بدون تخفیف کفش و لباس آغاز کرده کفش زنانه دو میلیون د ر س ایگو فصل تخفیف پیاده روی اسم برند حدود ۵۰۰ برای خود ارزان تر تی شرت ناوال س کفش ها یک کفش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۵۷۱۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تاثیر حضور گشت ارشاد بر کسبه تهران؛ بازار زنانهفروشهـا كساد شد!
در مقابل پاساژ علاءالدين همه چيز عادي است و رفت و آمدهاي مردانه، براي خريد و فروش، دلالي موبايل و لوازم جانبي آن جريان دارد. نيم كيلومتر آنطرفتر، خودروي پليس كمي مانده به تقاطع وليعصر در خيابان جمهوري ايستاده است. مردي با لباسهاي تيره، دستش را جلوي ام.وي.ام سياه رنگ ميگيرد تا ماشين را براي توقيف به پاركينگ ببرند. هر چه به سمت بازار لباس در خيابان وليعصر نزديكتر ميشويد، خلوتتر است، با اينكه هنوز ون سفيد گشت، كنار خيابان مستقر نشده است. فرقي ندارد مغازه، لباس زنانه، مجلسي يا لباس عروس داشته باشد يا روسري و لوازم آرايش، اغلب خالي از خريدارند. فروشندهها اغلب كسل و غمگين به در خيرهاند؛ به محض ورود از جا ميپرند، اما بعد از شنيدن اين جمله كه «خبرنگار هستم» برق از چشمانشان ميرود اگر چه در بيشتر موارد، سر صحبت باز ميشود منتها برخي با شك و ترس حرف ميزنند و برخي هم نه! خيلي راحتتر وارد گفتوگو ميشوند.
نيره خادمي در گزارشی در روزنامه « اعتماد» نوشت: پشت ويترين يكي از همين مغازهها، سفيدي و چين و واچين دامنها و تور عروس، چشم آدم را ميدزدد. انتها و پشت لباسهاي سفيد و براق، دو زن با لباسهاي روشن و شاد كنار ميز چوبي نشستهاند. عينك به چشم دارند و كوك ميزنند. با نخستين پرسش، سر حرف باز ميشود و به درازا ميكشد. مشتري آنها خاص است و اغلب عروس و دامادها سراغشان ميروند البته در حال حاضر به كار بردن فعل گذشته برايشان درستتر است، چراكه اين اواخر، تعداد مشتريهايشان بهطور چشمگيري كاهش يافته است. يكي از زنها كه كمي جوانتر است، ميگويد كه مردم ميترسند از اينجا عبور كنند و مسيرشان را عوض ميكنند: «مخصوصا وقتي ماشين گشت نزديك ما ميايستد همه ميترسند، وقتي هم كه عبور ميكنند و وارد مغازه ما ميشوند، تمام مدت خودمان استرس داريم. وقتي به مشتريها ميگوييم كه روسري سر كنند به آنها بر ميخورد، ناراحت ميشوند يا همسرشان ناراحت ميشود و از مغازه بيرون ميروند، بنابراين خريدي انجام نميشود. ضمن اينكه خودمان هم مدام استرس پلمب شدن مغازه را داريم. گاهي هم در جوابشان ميگويم؛ به ما ربطي ندارد، اما اماكن اگر از اينجا رد شود براي ما دردسر ميشود.» زن ديگر كه كمي مسنتر است از جا بلند ميشود و پارچهاي كه در ميان دستانش دارد را ميتكاند تا كيفيت كوكها را ببيند. چشمش به خيابان كه ميافتد با دست اشاره ميكند: «همين الان بازار را نگاه كنيد، ببينيد كه چقدر خلوت است. گاهي برخي مشتريها از راه دور ميآيند و وقتي شرايط را ميبينند، برميگردند و ميروند. چند روز پيش مزوندار من از شهرستان آمده بود ولي وقتي از دور اين شرايط را ديد گفت؛ نميتوانم از اينجا رد شوم و به داخل مغازه بيايم، برگشت و رفت. تمام اينها به ضرر ماست و خيلي هم كار بدي است مثلا روسري آدم، كمي عقب برود به آدم بگويند سه ميليون تومان كارت بكش؟! البته براي ما پيش نيامده و تا به حال هم خودمان پلمب نشدهايم، اما قبلا پاساژها و مغازههاي ديگري همين اطراف دچار چنين مشكلي شدهاند و چند روزي هم پلمب بودهاند.»
ساعت از ۱۲ ظهر گذشته و پيادهرو هنوز خلوت از زنان است؛ داخل مغازهها هم هنوز خريداري نيست و بيشتر، مردان را ميبينيد كه در حال قدم زدن هستند. ماشينهاي سبز و آبي پليس هم مدام در خط ويژه خيابان وليعصر در حال حركتند و حضورشان ملموس است، اما فعلا از ون خبري نيست. مزون ديگري هم كه در اين محدوده وجود دارد، خلوت است. فروشنده، نگاهش را كه از روي صفحه گوشي تلفن همراه برميدارد و تازه متوجه من و سوالم ميشود و بيحوصله پاسخ ميدهد: «بهطور كلي چون عروسيها كم شده است، بازار ما كساد است و البته شايد در اين دو، سه هفته هم ۱۰ درصدي از فروشمان كم شده باشد. بهطور كلي هم بيشتر مشتريها بيحجاب هستند، وقتي هم به آنها هم چيزي ميگوييم، بعضي از آنها هم سر ميكنند ولي بعضي از مغازه بيرون ميروند و خريد نميكنند.»
كمي جلوتر آقا اسماعيل به قدري كلافه است كه در مقابل سوالها حتي سرش را بالا نميآورد. سرگرم حساب و كتاب است و ميگويد كه قبلا يكبار به دليل گزارش كشف حجاب، مغازهاش پلمب شده و البته حالا هم كه چند ماه از رفع پلمب گذشته، چندان اعتقادي به تذكر ندارد: «ممكن است بعضي با حجاب وارد مغازه شوند بعضي هم نه. ما نميتوانيم به آنها زور بگوييم. وضع اقتصاد كه خراب است و اين اتفاقات هم مزيد بر علت شده و فروش ما را حدودا ۲۰ تا ۳۰ درصد كم كرده است.»
مشكلي جز گراني نداريم
تا چشم كار ميكند جنس در مغازهها و كنار خيابان روي رگالها و ميزها خوابيده و فروشندهها يا زير آفتاب با هم صحبت ميكنند يا در حال چانه زدن با مشتريهاي بسيار محدود هستند تا شايد همانها كه پايشان به بازار و مغازه باز شده از آنها خريد كنند. آنها كه كنار خيابان بساط كردهاند كمي شرايط بهتري نسبت به مغازهها دارند، چراكه بيشتر در معرض ديد هستند، كرايه نميدهند و جنسهايشان ارزانتر است، بنابراين فرصت بيشتري براي سود محدود در اين بازار دارند و مغازهاي هم در كار نيست كه پلمب شود.
آقا مظفر حدودا ۶۰ سال دارد و فروشنده يكي از همين مغازههاست. وقتي وارد ميشوم و خود را به صاحب مغازه، معرفي ميكنم او را صدا ميزند و با قهقهه ميگويد: «بيا داخل با تو كار دارند.» بعد رو به من ميكند: «با او حرف بزن، خيلي دل پري دارد از اين اوضاع.» مرد لاغر اندام با موهاي سفيد، صورت چروكيده و استخواني، خيلي سريع خود را به انتهاي مغازه ميرساند و بعد سر درد دل باز ميشود: «مشتريهاي ما ۶۰ درصد كم شدهاند. اصلا كسي جرات نميكند به اين سمت بيايد. مشتري ميخواهد از اينجا رد شود، با موتور و ون او را دنبال ميكنند، ميگيرند و به داخل ون ميبرند. مشتريهاي محدود ما هم الان فقط خانمهاي محجبه و مسن هستند و ديگر فروش قبلي را نداريم. ما هم نميتوانيم به كسي توهين كنيم و بگوييم اين بيحجاب است و آن باحجاب است. يك نفر شال سرش نيست، من نميتوانم به او حرفي بزنم بنابراين هيچ كاري با او ندارم. بعد هم ما تا به حال كسي را با وضع آنچناني كه برخي ميگويند، نديدهايم و اينها هم كه هر روز ميبينيم، همه مثل خواهر و مادر و دختر خودمان هستند. معتقدم اين طرح هم پايدار نيست و چند ماه ديگر جمع ميشود.» او كه در روزهاي گذشته بارها شاهد صحنههاي تعقيب و گريز بوده، معتقد است كه برخوردهاي اينچنيني اصلا درست نيست و اين مسائل بايد در خانواده حل شود. «وقتي بگيرند، درگير شوند و جريمه كنند جز اينكه ملت به نظام و مملكت بدبين شوند، نتيجه ديگري ندارد.» از او ميپرسم:« برخي معتقدند بيحجابي باعث فساد شده است، نظر شما در اين باره چيست؟» پاسخ ميدهد: «هر چيزي را كه بخواهيم محدود كنيم، بدتر ميشود و جوانها فكر ميكنند حالا چه خبر است! جامعه بايد از اول درست باشد.در حال حاضر ما در جامعه هيچ مشكلي جز گراني نداريم. مشكل ما گراني است كه جوانهايمان به دليل آن نميتوانند ازدواج كنند. چرا الان دختر من بايد ۴۰ سال رد كرده باشد و نتواند ازدواج كند؟ اين مشكل پس چيست؟ ما مملكت خودمان را ول كنيم به مملكت ديگر بچسبيم مشكل حل ميشود؟ نه به قرآن. بايد به جوانها كار دهيم و موقعيت ازدواج را فراهم كنيم. زماني كه ۸ سال جنگ بود، من رفتم و جنگيدم. در عمليات خيبر در جزيره مجنون بودم و در عمليات مرصاد در اسلامآباد غرب و همين عراقيها كه به بيمارستان حمله كردند و همه چيز را از بين بردند حالا شدهاند برادران تني ما. من ۱۷ سالم بود كه به جبهه رفتم و الان هم كه بايد با اين گراني زندگي كنم. برنج چرا بايد برسد به ۱۵۰ تومان؟ مگر برنج گلستان از كجا ميآيد كه اينطور گران ميشود؟ چرا يك بسته پنير كوچك يك شبه ۵ هزار تومان گران ميشود؟ حالا ما در اين شرايط دنبال اين باشيم كه چرا شال اينجور و چرا روسري اونجور. اين كارها را بايد كنار بگذارند به فكر بيكاري و گراني باشند. چرا با باتوم و ون و موتور ديگران را دنبال كنيم، مگر اسير گرفتهايم.» ميگويم: «به هر حال گفتهاند اين مطالبه مردم است.» ميگويد: «كدام مردم مطالبه كردهاند كه اين كارها را انجام ميدهند، آخر خودم و زن و بچهام هم از خانه بيرون ميآييم ديگر.»
نماز ميخوانيم كه درست زندگي كنيم و چشم بد نداشته باشيم
ابراهيم و احمد دو برادر هستند؛ يكي ۶۴ سال دارد و آن ديگري به تازگي ۶۶ ساله است. بيشتر از ۴۰ سال است كه در بازار كار ميكنند و به اصطلاح كاسب هستند. كاسبهاي قديمي كه در راسته خيابان وليعصر بعد از تقاطع جمهوري، لباسفروشي دارند و سر ظهر البته در حالي كه هيچ مشتري در مغازه نيست چند دقيقهاي درباره آنچه اين روزها در خيابانها ميگذرد، حرف ميزنند. البته كه هر دو ميگويند؛ حضور گشتها در نزديكي محل كارشان، چندان تاثيري در بازارشان نداشته است، چون بازارشان مشتري خاص خود را دارد، اما بهطور كل برخوردها را دوست ندارند. آقا ابراهيم خيلي عصباني ميشود و همانطور كه نشسته با صورتي برافروخته از تاثير نماز و چشم پاك ميگويد و اينكه چرا همه مسووليتها بر عهده زنان است. «كسي كه مسلمان است، روزي ۱۷ ركعت نماز ميخواند و اين ۱۷ ركعت نماز براي چيست؟ براي هدايت او. ما در نماز ميگوييم ما را به راه راست هدايت فرما. اين يعني چه؟ يعني بايد پاك زندگي كنيم و به ديگران به چشم بد نگاه نكنيم، اما برخي ميگويند چون ما نگاه ميكنيم، زنها را بايد چنين و چنان. اينكه نميشود! اگر آن نماز تاثيري در چشم و نگاه انسان و زندگي درست او نداشته باشد چه فايده دارد. متاسفانه برخي به عنوان برده و كالا به زن نگاه ميكنند و فكر ميكنند هر كاري كه خواستند، ميتوانند با او انجام دهند بعد بگويند، چون اينطور بود و اينطور رفتار كرده.... پس شما چه؟ تكليف نفس شما چه ميشود؟» در ميانههاي صحبت، برادر بزرگتر كه تا الان دست به سينه نشسته، يك دفعه دستهايش را باز ميكند و با بيحوصلگي ميگويد؛ همين ديروز داشتيم با دخترم مهديس در مترو ميرفتيم كه يكي از همينها دنبال دخترم افتاد با اينكه دستش به دخترم نرسيد ولي خيلي عصباني شدم. بعد كيسه مويز و نخودچي را جلو ميآورد و دو بار تعارف ميكند و منتظر ميشود برادر كوچكتر رشته كلام را به دست بگيرد. «ببين خانم، پسر من نمازخوان است، نه اينكه من به او گفته باشم، تا به حال حتي يك كلمه هم نگفتم نماز بخواند و او خود هر روز نمازش را سر وقت ميخواند. من اينقدر كيف ميكنم صحنه نماز خواندن او را ميبينم، چون براي خودش چارچوبي را تعريف كرده و آن را اجرا ميكند. اينجا هم كه ميآيد مدام حواسش هست و اگر مثلا فردا لباسي را ۵ تومن گرانتر بفروشيم ما را سين، جيم ميكند كه چرا ديروز آن رقم بود و امروز اين رقم؟ ميخواهم بگويم هر چيزي كه انتخابي باشد فرد با جان و دل آن را انجام ميدهد و درست اجرا ميكند؛ اين همه بگير و ببند ندارد كه. اصلا مسلماني يعني چه؟ يعني شما بتوانيد نفس خود را در برابر كجروي كنترل كنيد و اگر شما در محيط ايزوله دچار كجروي نشويد كه ديگر نامش مسلماني نيست. اتفاقا اگر در برابر همه اينها قرار گرفتيد و باز مسير درست را انتخاب كرديد، مهم است. من هميشه مثال ميزنم اين چه روزهاي است كه فرد با چاي خوردن من، دهانش آب بيفتد اگر چاي خوردن من را ديد و دلش تكان نخورد، آن كار بزرگ انساني انجام شده است.» و همين جا دوباره برادر بزرگتر دستهاي قلابشدهاش را جلو ميآورد و ميگويد چرا به جاي اين كارها مشكل ازدواج جوانها را حل نميكنند. چرا الان بايد در هر خانه چند دختر و پسر مجرد باشد؟ چون اقتصاد خراب است و جوانها نميتوانند ازدواج كنند. مشكل ما اقتصادي و گراني است و هيچ مشكل ديگري نداريم.
ميگويند بيحجاب را راه نده اما اين كار در شأن من و اخلاق و كردار ما نيست
اكبر آقا كه حدودا ۶۳ سال دارد، يكي از عمدهفروشهاي قديمي همين راسته است كه البته تكفروشي هم دارد. او اتفاقا يك روز پيش از اين گفتوگو، به اتحاديه پوشاك رفته و در اين باره هم، پاي صحبت رييس و روسا نشسته است. حرفهايي از آنها شنيده كه معتقد است؛ اصلا شدني نيست.«در آنجا به من گفتهاند؛ اگر خانمي حجاب ندارد نبايد او را به مغازه راه دهم اما مگر ميشود؟ اين كار در شأن من و اخلاق و كردار ما نيست. توقع كارهايي را دارند كه اصلا شدني نيست. به ما گفتند؛ مانتو جلوباز نياور، ما هم نياورديم اين شدني است اما گاهي انتظاراتي از كاسبها دارند كه اصلا شدني نيست در حالي كه اين موضوع، بايد با صداقت و محبت، فرهنگسازي شود. من اوايل انقلاب در انزلي سرباز بودم و با يك سرباز ديگر مامور شده بوديم كه تذكر حجاب بدهيم. همكار من ميرفت با زنان بد صحبت ميكرد و دعوايشان ميشد اما من ميگفتم؛ ببخشيد خانم من سرباز هستم اگر شما حجابت را رعايت نكني، من فردا نميتوانم مرخصي بروم، چون با محبت ميگفتم همه رعايت ميكردند. بنابراين نميشود كه با مردم خشن برخورد كرد.» اغلب زنانهفروشها در مراكز خريد، نياز به فروشنده زن دارند، چراكه مشتريها براي پرو لباس با زنان راحتتر است، اما مساله اينجاست كه جداي از خريداران، حتي اگر روسري فروشنده زن هم از سرش بيفتد يا عقب برود، باز مساله اماكن و احتمال پلمب براي كسبه پيش ميآيد. همه فروشندگان در اين بازار هم مانند اكبر آقا خوشرو و با حوصله نيستند و برخي اصلا سرشان را براي پاسخ دادن بالا نميآورند كه حرف بزنند و معتقدند نوشتن روزنامهها از اين مشكلاتشان هيچ دردي را دوا نميكند، چون مسوولان به كار خود ادامه ميدهند و گوش شنوايي نيست.
حضور مردم در خيابان با استرس است و كمتر خريد ميكنند
اما در مغازههاي مردانه فروش، تقاضا آنقدري افت نكرده است كه نگران شوند. مثلا سورنا از حدود ۵ سال پيش در اين مغازه كفشهاي مردانه دارد و ميگويد كه فروششان تكان نخورده و مثل گذشته است. عليرضا كه در مغازه لباس مردانه، كت و تيشرت و شلوار ميفروشد؛ معتقد است كه اين وضعيت كسادي بازار بيشتر ناشي از وضعيت خراب اقتصادي است، چراكه در هر صورت مردم توان خريد ندارند، اما اين موضوع را هم رد نميكند كه حضور گشتها در نزديكي مراكز خريد، فروش او را هم تحت تاثير قرار داده است. «در چنين شرايطي مردم كمتر به خيابان ميآيند و اگر هم بيايند حضورشان با استرس است، بنابراين كمتر خريد ميكنند. البته اين اتفاقات در كار من كه مردانه فروش هستم به اندازه زنانهفروشها تاثير نداشته است. مشتريان من بيشتر مرد هستند، اما فروش من هم حدودا نصف شده است و كساني كه با خانواده، همسر يا دخترشان براي خريد ميآمدند نيز تقريبا حذف شدهاند. در كل اتفاقات چند هفته گذشته روي كسب و كار همكاران من كه زنانهفروش هستند، بيشتر تاثير گذاشته است.» ميگويد همه مدل آدم به مغازشان ميآيند، اما مجبور است به برخي تذكر دهد و اين تذكر هم باعث ناراحتي و خريد نكردن مشتريان ميشود و در نتيجه باز هم به ضرر آنهاست. مهران هم كه مغازهاش بيشتر كفشهاي مردانه دارد، ميگويد؛ اين ماجراها تاثير كمي در فروش اجناسش داشته است و شايد فقط ۱۰ درصد كم شده باشد.
سالار و سهيل دو برادر ديگري هستند كه بيشتر كفشهاي كلاسيك مردانه دارند، در پاسخ به پرسشها، با هم حرف ميزنند و حرفهاي هم را تكرار و تكميل ميكنند. ميگويند اين شرايط در فروش آنها تاثيري نگذاشته و بيشتر فروش در پاساژها كم شده است. «زماني كه گشتها اينجا هستند، كلا فروش كمتر ميشود، اما در فروش ما تاثيري ندارد.» وقتي ميخواهم از مغازه بيرون بيايم برادر كوچكتر حرفهايش را اينطور تمام ميكند: «در كل خانم، من هم با اجبار مخالفم و برايم هيچ فرقي ندارد كه يك زن باحجاب باشد يا بيحجاب.» ميپرسم درباره نزديكان و خواهر و همسر خودت هم اينطور عمل ميكني؟ ميگويد: «درباره آنها هم اينطور هستم، بايد هر طور كه دوست دارند، باشد و نبايد اجباري باشد.»
وقتي اينجا هستند، رفت و آمد يكسوم ميشود
مغازه بعدي يك روسريفروشي و فروشنده آن زن جواني است كه ميگويد؛ فروشش كم نشده و در كل هم نظرش اين است كه وقتي حكومت در اين زمينه اصرار دارد، بايد همان كار را انجام داد، خودش هم حوصله دردسر و بگير و ببند ندارد و البته در آخرين مغازهاي كه در اين محدوده وارد آن ميشوم هم دو زن در حال گفتوگو ايستادهاند و در قفسههايشان هم روسريهاي رنگارنگ دارند. يكي از آنها به شدت از شرايط پيش آمده در هفتههاي گذشته گلايه دارد، ميگويد: «دقيقا از ساعتي كه اينجا ميايستند، فروش همه خراب ميشود. همه ناراضي هستند و يكبار رفتيم اعتراض كرديم اما گفتند؛ وظيفهمان است و البته از حق نگذريم، مدتي به داخل مترو رفتند اما دوباره برگشتند. بهطور كلي زماني كه مامورها و ونها اينجا هستند، رفت و آمد مردم يكسوم ميشود. جز اثري كه بر فروش دارد از نظر رواني هم روي همه تاثير ميگذارد. من اگر بخواهم اين روسري را از ترس ديگران، روي سرم بگذارم، ارزش ندارد چون وقتي رد شدند آن را از سر در ميآوردم. به نظرم نه آدمها خيلي ولنگ و باز باشند و نه اينطور كه زور بالاي سرشان باشد و به آنها بياحترامي شود.»
از هفته آخر فروردين ماه و انتشار اطلاعيه پليس درباره آغاز طرح نور، ونها و ماموران گشت در نزديك اغلب مراكز خريد مستقر شدهاند و برخي مشاهدات خبرنگار «اعتماد» از باقي نقاط تهران از جمله بازار سنتي ستارخان يا پاساژ گلديس، بوستان يا بازار بزرگ تهران نيز هم تقريبا همين گفته را تاييد ميكند كه حضور ونها در نزديكي مراكز خريد، باعث كاهش رفت و آمد مردم از آن منطقه و در نهايت كاهش خريد و كسادي بازار شده است و گويا به همين دليل در ساعاتي از روز، ونها و گشتها به نقاط ديگري از شهر كوچ ميكنند. «اعتماد» روز يكشنبه با بيش از ۱۵ نفر از كسبه خيابان وليعصر، حد فاصل خيابان جمهوري تا چهارراه وليعصر به گفتوگو نشست و نظرات مخالف و موافق را در گزارش آورد، اما طبق گزارشي كه بر اساس گفتوگو با سه تن از كسبه در فضاي مجازي منتشر شده، همه از اجراي اين طرح خوشحال و راضي هستند و هيچ كس مخالف آن نيست كه در نوع خود، نكته جالب و قابل تاملي است.
از تذكر بالاترين مقام كشوري تا انتقاد يك نماينده مجلس
۳۱ فروردين ماه اطلاعيه شماره سه فرماندهي انتظامي كشور درباره «طرح نور» (عفاف و حجاب) روي خط خبرگزاريها قرار گرفت. در اين اطلاعيه آمده بود: «با اجراي طرح نور از روز شنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ بيشتر بانوان اين مرز و بوم با مجريان قانون و حافظان امنيت در تعامل، همكاري و همراهي بودند. گزارشهاي ميداني و بررسيهاي دقيق با ابزار هوشمند نشان داده است كه وضعيت عفاف و حجاب در سطح كشور نسبت به قبل از اجراي طرح مطلوبتر بوده و اين شرايط در روزها و هفتههاي آينده روند بهتر و مناسبتري خواهد يافت. براين اساس اجراي طرح نور منطبق با خواست و ساخت عمومي جامعه و مسوولان اجرايي كشور و براساس وظايف محوله به پليس به عنوان مجري قانون در كنار ديگر ماموريتهاي امنيتي و انتظامي تداوم خواهد داشت. برخي شيطنتهاي رسانهاي توسط جريانسازي معاندين در اجراي سناريوهاي ساختگي بر عزم و اراده پليس تاثيري نخواهد داشت. ناگفته پيداست كه پليس عاري از خطا و اشتباه نبوده و با هرگونه رفتار و كنش اشتباه احتمالي ماموران نيز برخورد خواهد شد. فضاي فعلي و راهبرد فراجا در شرايط كنوني حفظ نظم و انضباط اجتماعي در قالبي ايجابي و تذكرهاي است و صرفا با هنجارشكناني كه به حريم و حرمت شهروند ايراني تعدي ميكنند برخورد قانوني توام با دقت و حساسيت خواهد كرد.» البته در همان روزهاي نخست اجراي طرح، مهدي فضائلي، عضو دفتر رهبري از تذكر به برخي مسوولان در مساله حجاب و بعد از حواشي پيش آمده بر سر برخوردهاي گشت ارشاد خبر داد. توييتي كه با هجمهها و حملات زياد به اين عضو دفتر رهبري همراه شد و حاميان گشت ارشاد و لايحه عفاف و حجاب همزمان او را در فضاي رسانهاي و مجازي زير بار سنگين حملات خود بردند، اما چند روز بعد اين تذكر از سوي سردار جعفري، مسوول قرارگاه فرهنگي و اجتماعي بقيهالله سپاه تاييد شد. آنطور كه در خبرآنلاين آمده، او گفته است: «يك اشتباهي از جانب عوامل اجرايي طرح نور صورت گرفته و از جانب آقاي فضائلي گفته ميشود كه حضرت آقا تذكري دادهاند و اين امر طبيعي است، زيرا يا گزارشات به محضر رهبر انقلاب ميرسد يا ايشان در فضاي مجازي رويت ميكنند.» محمد صفري، عضو كميسيون امور داخلي كشور و شوراها هم يكي از افرادي بود كه در روزهاي گذشته، نسبت به اين برخوردها انتقاد كرد و گفت: «متاسفانه برخوردهاي نسنجيده باعث شده كه هزينههاي بسيار زيادي براي كشور ايجاد شود. وقتي كه لايحه حجاب و عفاف وارد مجلس شد، مشاهده كرديم كه صرفا نگاهشان جرمانگاري بود. آيا ما براي موضوع حجاب در مدارس و دانشگاهها و فضاهاي ديگر توانستيم يك الگو و مدل را تعريف كنيم و به دستگاههاي مختلف بدهيم؟ اين كار را نكرديم و امروز هم انتظار داريم بهرغم همه فشارهايي كه سر مساله حجاب وجود دارد، بتوانيم با فشارهاي قضايي و انتظامي اين كار را پيش ببريم كه هيچ وقت جواب نخواهد داد، بلكه عكس موضوع هم متاسفانه نتيجه ميگيريم. كما اينكه در سال ۱۴۰۱ هزينههاي بسيار زيادي را در اين رابطه پرداخت كرديم، لذا انتظار داريم مسوولان مربوطه در اين رابطه تدبير كنند. گزارشاتي هم به مجلس شوراي اسلامي ميرسد و انتظار داريم كه مسوولان مربوطه به ويژه وزير محترم كشور نسبت به اين مساله حتما از طريق مشورت با كارشناسان اجتماعي و فرهنگي مشاورههاي بيشتري داشته باشد تا انشاءالله بتوانيم شاهد بازخورد بهتري نسبت به موضوع باشيم.» اگر در سايتهاي داخلي هم چرخي بزنيد، از ميان معدود كامنتهايي كه در اين باره مشاهده ميكنيد، چندان نگاه مثبتي پيدا نميكنيد. ۳۱ فروردين ماه، سايت تابناك كه منتسب به محسن رضايي است، پس از انتشار اطلاعيه پليس، ۴ نظر ناشناس را در پايين خبر خود منتشر كرد و در ميان اين چهار نظر، فقط يك نظر موافق طرح، وجود دارد كه همان نظر موافق طرح هم، ۲۲ واكنش مثبت (آبي) و ۷۸ واكنش منفي (قرمز) دريافت كرده است.